مناطق آزاد تجاری

در ایده ی مناطق تجاری آزاد؛ چندین نظریه و استراتژی جهت توسعه صنعتی ارائه شدند، از جملهٔ آن‌ها، استراتژی تشویق یا توسعه صادرات، در قلب سیاست توسعهٔ صادرات بحث ایجاد مناطق آزاد تولیدی و تجاری مطرح بود و ادعا می‌شد اگر چنین مناطقی ایجاد شود در بسیاری از کمپانی‌های خارجی انگیزهٔ سرمایه‌گذاری در این مناطق ایجاد خواهد شد .

مناطق آزاد تجاری

در ایده ی مناطق تجاری آزاد؛ چندین نظریه و استراتژی جهت توسعه صنعتی ارائه شدند، از جملهٔ آن‌ها، استراتژی تشویق یا توسعه صادرات، در قلب سیاست توسعهٔ صادرات بحث ایجاد مناطق آزاد تولیدی و تجاری مطرح بود و ادعا می‌شد اگر چنین مناطقی ایجاد شود در بسیاری از کمپانی‌های خارجی انگیزهٔ سرمایه‌گذاری در این مناطق ایجاد خواهد شد .

ایدهٔ ایجاد مناطق آزاد تجاری به پس از جنگ جهانی دوم بر می‌گردد که در آن کشورهای زیادی به استقلال رسیدند، این کشورها در صدد برآمدند تا آثار عقب ماندگی را از بین ببرند. در این راستا، رسیدن به استقلال اقتصادی-صنعتی را یکی از مهم‌ترین عوامل پیشرفت دانسته و بدین جهت در پی یافتن نظریه‌ها و راهبردهایی بودند که هر چه سریع‌تر آثار عقب ماندگی را زدوده و صاحب صنعت شوند. چندین نظریه و استراتژی جهت توسعه صنعتی ارائه شدند، از جملهٔ آن‌ها، استراتژی تشویق یا توسعه صادرات بود که پس از سرخوردگی کشورهای در حال توسعه از سیاست جایگزینی واردات، به عنوان سیاستی که می‌تواند توسعه اقتصادی را به ارمغان بیاورد، توسط مؤسساتی نظیر سازمان توسعه صنعتی ملل متحد (یونیدو) پیشنهاد و تشویق می‌شد. نکتهٔ مهم قابل ذکر این است که، همان‌طور که در قلب سیاست جایگزینی واردات، حمایت از صنایع نوزاد بود، در قلب سیاست توسعهٔ صادرات بحث ایجاد مناطق آزاد تولیدی و تجاری مطرح بود و ادعا می‌شد اگر چنین مناطقی ایجاد شود در بسیاری از کمپانی‌های خارجی انگیزهٔ سرمایه‌گذاری در این مناطق ایجاد خواهد شد که به تبع آن، تکنولوژی جدید، اشتغال جدید و توان صادرات و ارز از آن حاصل خواهد گردید که توسعهٔ صنعتی کشور را به دنبال خواهد داشت؛ لذا مناطق آزاد تجاری مورد توجه قرارگرفتند.

  • ۰
  • ۰

عوامل متعددی بر صادرات یک کشور می تواند تاثیرگذار باشددر این بخش به برخی از متغیرهای اقتصادی کلان که می توانند موجب ارتقای صادرات کالاها و خدمات نهایی شوند، پرداخته می شود.

·         سرمایه گذاری مستقیم خارجی یکی از مهمترین عواملی است که میزان صادرات کالاهای صنعتی را متاثر می کند. بیشتر اقتصاددانان بر این باورند که سرمایه گذاری مستقیم خارجی در استراتژی توسعه صادرات نقش حیاتی دارد.

·         بیشتر مطالعات به این نتیجه رسیده اند که سرمایه گذاری مستقیم خارجی اثر مستقیمی بر صادرات از طریق ارتقای تکنولوژی و ظرفیت تولیدی دارد. از سوی دیگر برخی مطالعات مثل میان سرمایه گذاری مستقیم خارجی و صادرات رابطه ضعیفی یافته اند. این مطالعات نشان می دهند نقش سرمایه گذاری مستقیم خارجی در تشویق صادرات در کشورهای در حال توسعه متناقض بوده و به طور قابل توجهی بستگی به انگیزه این سرمایه گذاری ها دارد.

·         تولید ناخالص داخلی کشور صادرکننده عامل مهم دیگری است که تاثیر آن بر صادرات مورد تایید بسیاری از مطالعات پیشین است. نتایج این مطالعات نشان می دهند سطح بالاتر تولید علت اصلی گسترش صادرات به شمار می رود، چرا که مازاد تولید می تواند وارد بازار بین المللی شده و باعث افزایش ذخایر ارزی از طریق گسترش صادرات شود.  بنابراین انتظار میرود افزایش  GDPاثر مثبتی بر میزان صادرات کشورها داشته باشد. علاوه بر سطح تولید، نرخ رشد اقتصادی نیز می تواند بر میزان صادرات اثر بگذارد. در واقع رشد عامل معتبرتری نسبت به تولید ناخالص داخلی به شمار می رود. چرا که این شاخص، نماینده پتانسیل آینده و پایداری سطح تولید است.  بنابراین انتظار می رود این شاخص نیز اثر مثبتی بر گسترش صادرات داشته باشد.

·         درجه باز بودن تجارت نیز می تواند یکی از عوامل موثر بر صادرات کالاها و خدمات باشد. در اقتصادهای بسته علاوه بر اینکه امکان دسترسی به نهاده های وارداتی اندک است، فرآیند صادرات نیز دشوار بوده و معمولاً با مشکل مواجه است. همچنین کاهش ارتباط با بازارهای جهانی، باعث کاهش اطلاعات از سلایق مصر ف کنندگان و استراتژی های رقابت می شود.

·         متغیر دیگری که مورد توجه پژوهشگران بوده کیفیت نیروی کار یا سرمایه انسانی است. با افزایش کیفیت نیروی کار انتظار می رود بهره وری نیروی کار و در نتیجه هزینه های تولید کاهش یابد.  این امر منجر به افزایش توان رقابتی محصولات تولید شده در بازارهای بی نالمللی و افزایش صادرات خواهد شد.  بنابراین انتظار می رود اثر نرخ نیروی کار ماهر (سرمایه انسان)  بر میزان صادرات مثبت باشد.

·         عامل دیگری که برخی پژوهشگران به عنوان عامل موثر بر رشد صادرات کالاها و خدمات از آن یاد می کنند، پس انداز است. افزایش پس انداز  باعث کاهش نرخ بهره شده و انگیزه سرمایه گذاری را افزایش می دهد.

·         سرمایه گذاری نیز یک کانال کلیدی جهت گسترش صادرات به شمار می آید. در واقع پس انداز بالاتر می تواند منجر به رشد صادرات شود.  بنابراین انتظار می رود این متغیر اثر مثبتی بر صادرات داشته باشد.

·         مالیات های غیرمستقیم از جمله تعرفه های گمرکی نیز یک عامل مهم موثر بر رشد صادرات تلقی می شود. انتظار می رود اثر این متغیر بر تصمیمات تولیدی و در نتیجه میزان صادرات منفی باشد. البته شایان ذکر است که نمی توان امکان اثر مثبت ناشی از محرک های مالی بر صادرات را نیز نادیده بگیریم.  بدین ترتیب می توان گفت اگر دولت معافیت های مالیاتی را در جهت گسترش صادرات فراهم آورد، نرخ بیشتر مالیات غیرمستقیم می تواند اثر منفی بر تقاضای داخلی داشته باشد و در نتیجه منجر به مازاد بیشتری جهت صادرات شود.

·         عامل دیگری که در برخی مطالعات به عنوان عامل موثر بر رشد صادرات ذکر شده است، نرخ سود بانکی است. کاهش نرخ سود انگیزه سرمایه گذاری را افزایش می دهد.  سرمایه گذاری نیز یک کانال کلیدی جهت گسترش صادرات به حساب می آید.  در واقع انتظار می رود کاهش نرخ بهره یا نرخ سود بانکی منجر به رشد صادرات شود.

·         در بسیاری از مطالعات نظری بر اهمیت وجود زیرساخت ها و امکانات ارتباطی، به خصوص امکانات حمل و نقل، به عنوان یک عامل بالقوه در ایجاد مزیت رقابتی اشاره شده است. به عبارت دقیق تر، هزینه صادرات علاوه بر هزینه های مبادله، هزینه های حمل و نقل را نیز شامل شده و مقدار این هزینه ها اثر مستقیم بر رقابت پذیری صادرات دارد. کشورهایی که دارای سیستم حمل و نقل مناسب هستند می توانند محصولات نهایی را با هزینه پایین و در زمان کمتری به دست خریداران برسانند و ریسک عدم وصول را کاهش دهند.  این عوامل سهم بسزایی در کاهش قیمت تما م شده و افزایش قدرت رقابت صادرکنندگان دارند. بنابراین انتظار می رود گسترش زیرساخت ها و امکانات ارتباطی اثر مثبتی بر گسترش صادرات کشورها داشته باشد.

·         تورم داخلی نیز یکی از متغیرهایی است که می تواند باعث کاهش قدرت رقابت محصولات داخلی در بازارهای جهانی شود. این اثر زمانی که نهاده های تولید از داخل تامین شوند به مراتب بیشتر خواهد بود. شواهد زیادی نیز درباره رابطه میان نرخ ارز و میزان صادرات کالاها و خدمات وجود دارد.  نوسانات نرخ ارز با فرض وجود رقابت کامل باعث تعدیل در قیمت ها، تولید و حجم تجارت خارجی می شود. به این صورت که با افزایش ارزش پول ملی یک کشور، جریان تجارت به ضرر آن کشور تغییر کرده و سهم کشور مورد نظر در بازارهای صادراتی کاهش می یابد.  البته رها کردن فرض رقابت کامل این سازوکار را مختل می کند، چرا که در بازارهای رقابت ناقص و با فرض وجود حاشیه سود، در برخی موارد تغییرات نرخ ارز در حاشیه سود جذب شده و بر حجم و رقابت پذیری صادرات تاثیری نخواهد داشت همچنین در صورتی که بخش عمده نهاده های تولید از کشورهای دیگر وارد شود، اثر افزایش ارزش پول ملی بر صادرات حتی می تواند مثبت باشد.

·         متغیر دیگری که می توان از آن به عنوان یکی از عوامل بالقوه تعیین کننده میزان صادرات کالاها و خدمات یاد کرد، اندازه جمعیت و نیروی کار است. بر اساس تئوری «موجودی نهاده »، در تجارت بین الملل، برخورداری نسبی یک کشور از نهاده های تولید م یتواند عامل مهمی در افزایش حجم تجارت خارجی آن کشور به شمار آید. بنابراین در کشورهای پرجمعیت، به علت مازاد عرضه نیروی کار، دستمزدها و در نتیجه هزینه تمام شده تولید محصولات کاربر پایین خواهد بود و این امر یک مزیت رقابتی برای این کشورها در صادرات محصولات کاربر محسوب می شود. سهم نیروی کار در بخش های مختلف اقتصادی نیز می تواند بر میزانصادرات موثر باشد. به عنوان مثال در کشورهای در حال توسعه معمولا بخش کشاورزی با مشکل بیکاری پنهان مواجه است. بنابراین می توان با تخصیص دوباره نیروی کار میان بخش های اقتصادی و انتقال حجم بالایی از نیروی کار از بخش کشاورزی به بخش صنعت، بدون این که کاهشی در تولیدات کشاورزی صورت گیرد، تولیدات و صادرات کالاهای صنعتی را افزایش داد

·         علاوه بر این می توان اندازه بخش صنعت و بخش کشاورزی در یک کشور را نیز به عنوان یک عامل موثر بر رشد صادرات به حساب آورد. تولیدات کشاورزی به خصوص به علت نوسانات شرایط طبیعت، دچار عدم اطمینان هستند.  در مقابل، تولیدات صنعتی کم و بیش پایدار و دارای ثبات هستند.  بنابراین صنعتی شدن محر کهای بیشتری جهت تولید و درآمد ملی کشور فراهم می کند.  شایان ذکر است که شرایط کسری مداوم تراز پرداخت ها معمولاً به تمرکز در صادراتکشاورزی، پایین بودن قیمت صادرات و محدودی تهای واردات از سوی کشورهای ثروتمند نسبت داده می شود.  یک کشور از طریق صنعتی شدن می تواند تولیدات صنعتی را افزایش دهد و صادرات کشاورزی را با صادرات صنعتی که قیمت های معقول تر و با ثبات تری در بازارهای جهانی دارند، جایگزین کند. به علاوه صنعتی شدن وابستگی به واردات را نیز از طریق اجرای سیاست جایگزینی واردات کاهش می دهد. بر اساس مباحث گفته شده، انتظار می رود صنعتی شدن اثر مستقیم و در مقابل، اندازه بخش کشاورزی اثر معکوسی بر میزان صادرات کالاها و خدمات داشته باشد.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی